کلبه دل
دل نوشته
درباره وبلاگ


کلبه دل مان را در روز عشق از جنس عشق وامید ساخته ایم امیدواریم با نظرات خود کلبه دل بهترین کلبه شود.



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 39
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 309
بازدید کل : 101282
تعداد مطالب : 495
تعداد نظرات : 95
تعداد آنلاین : 1


Alternative content




Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه







آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
شنبه 24 اسفند 1392برچسب:, :: 9:44 :: نويسنده : فهیمه

اگر دل ببندی به بال نسیم

به یک چشم بستن به هم می‌رسیم

نترس از جنون، ساز لیلا بزن

بگو عاشقم ، دل به دریا بزن!

من آوازه‌خوان لبان توام

مصیبت‌کش گیسوان توام

به دوش دلم، بار دوری چقدر؟

فدایت بگردم! صبوری چقدر؟

عزیز منی، کینه‌توزی مکن

گناه است پروانه‌سوزی مکن

چرا خندة زورکی می‌کنی

شب و روز من را یکی می‌کنی

دل‌آزرده بودن گناه است و بس

پل آشتی یک نگاه است وبس

جهان کوچة سبز پیوندهاست

بهشت خدا پشت لبخندهاست

بخند ای بهارِ دل سرد من!

کسی نیست غیر از تو همدرد من

تو اندوه من باورت می‌شود

تو از عشق خیلی سرت می‌شود

تو سر سبزی روزگار منی

در این سال قطبی بهار منی

به حقِ دل ِحضرت فاطمه

جدا کن حساب مرا از همه

کنارم بمان ای تسلای من!

که بی اعتبار است فردای من

به جان تو کز هر دو عالم سری

تو از هر که من داشتم بهتری

به سوزانی تیر آهت قسم

به ارد‌یبهشت نگاهت قسم

به لرزی که در جانم انداختی

بر ارکان ایمانم انداختی

کجا پای از این ورطه پس می‌کشم

برای تو دارم نفس می‌کشم

بزن زخمه بر ساز دلتنگی‌ام

که من تشنة جام یکرنگی‌ام

به فکرم نباشی هدر می‌شوم

رهایم کنی در به در می‌شوم

اگر باده‌خوارم حریفم تویی

اگر شعر دارم ردیفم تویی

به مولا قسم هر چه گویم، کم است

دهانم پر از "دوستت دارم" است

 نفس من امیر علی
 
شنبه 24 اسفند 1392برچسب:, :: 9:43 :: نويسنده : فهیمه

رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن

ابتدای یک پریشانیست حرفش را نزن

گفته بودی چشم بردارم من از چشمان تو 
چشمهایم بی تو بارانیست حرفش را نزن

آرزو داری که دیگر بر نگردم پیش تو 
راه من با اینکه طولانیست حرفش را نزن

دوست داری بشکنی قلب پریشان مرا 
دل شکستن کار آسانیست حرفش را نزن

عهد بستی با نگاه خسته ای محرم شوی
گر نگاه خسته ما نیست حرفش را نزن

خورده ای سوگند روزی عهد خود را بشکنی 
این شکستن نا مسلمانیست حرفش را نزن

خواستم دنیا بفهمد عاشقم گفتی به من
عشق ما یک عشق پنهانیست حرفش را نزن

عالمان فتوی به تحریم نگاهت داده اند
عمر این تحریم ها آنیست حرفش را نزن

حرف رفتن میزنی وقتی که محتاج توام
رفتنت آغاز ویرانیست حرفش را نزن

 

 نفس من امیر علی
 
شنبه 24 اسفند 1392برچسب:, :: 9:29 :: نويسنده : فهیمه

گمان نمی کنم این دستها به هم برسند

دو دلشکسته ی در انزوا به هم برسند

کدام دست رسیده به دست دلخواهش

که دست های پر از عشق ما به هم برسند

فلک نجیب نشسته است وموذیانه به فکر...

که پیش چشم من این ، دوچرا به هم برسند

شکوه عشق به زیرسوال خواهد رفت

وگرنه می شود آسان دو تا به هم برسند

 

 نفس من امیر علی
 
شنبه 24 اسفند 1392برچسب:, :: 9:23 :: نويسنده : فهیمه
روزی زنی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود 

بیمار شد شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از 

موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کردبراى 

اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد. 

زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت 

نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان 

شوهرش گفت: مرا بغل کن. زن پرسید: چه کار کنم؟ 

و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان ...صورتش 

سرخ شد با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک 

صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از 

شوهرش خواست به خانه برگردند، شوهرش با تعجب 

پرسید: چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم. زن جواب 

داد: دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند. 

شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه 

نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى مرا بغل کن 

چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده 

که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است 

عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد 

فاصله ابراز عشق دور نیست 
 
فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید
 
 نفس من امیر علی
 
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 16:8 :: نويسنده : امیر علی جووووووووون

درد تنهایـــــــــی کشیـــــــــــــــــــــدن

مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفـــــــــید

شاهکاری میسازد به نامِ دیوانــــــــــگی

و من این شاهکــــارِ را به قیمتِ همه فصلهایِ قشنگِ زندگیم خریده ام

تو هر چه میخواهـــــــــی مـــــــرا بخوان

دیوانـــــه، خود خــــواه، بی احساس

نمیــــفروشــــــــم….!!!!

 

 نفس من امیر علی
 
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 16:4 :: نويسنده : امیر علی جووووووووون

و حـتی لیـاقت ایـن رو نـداری که یـادگاریـاتو نــگه دارم …

تو هـیچ جایی در خاطرات و ذهن آشـفـته من نـداری …

چـقدر ساده بودم که فکر میـکردم با بـقیه فـرق میکنی..

تـو فقـط بــازیگـر بــهتری بــودی

 

 

 نفس من امیر علی
 
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 16:1 :: نويسنده : امیر علی جووووووووون

باز هم بیخودی قهر کرده بود و من هم از سر لج خودم را بخاطر غرورم به بی خیالی زده بودم
!
بعد از چند روز که صبرم به ته رسیده بود طاقت نیاوردم و گوشی را برداشتم تا از دلش در
بیارم . . .
هر چی sms میدادم بهش تحویل داده نمیشد،منم عادت نداشتم موقع منت کشی و این بازیا هی
زنگ بزنم !
فکر میکردم مشکل از سیم کارتشه واسه همین هر چند ساعت در میون باز یه sms میدادم تا
شاید بهش برسه اما . . .
دیگه داشتم دیوونه میشدم،یه هفته ای میشد که صداشو نشنیده بودم تصمیم گرفتم غرورمو
بزارم کنار !
گوشی رو برداشتم و زدم بیرون از خونه یه کوچه خلوت پیدا کردم نشستم یه کنج شمارشو گرفتم
. . .
اما بجای شنیدن صدای عشقم تنها صدایی که به گوشم خورد دِ موبایل سِت ایز آف بود !
دیوونه بودم دیوونه تر شدم،به هرجایی که قبلا می تونستم پیدایش کنم سر زدم . . .
اما اثری ازش نبود و من میبایستی که واقعیت را باور می کردم !
او رفته بود و من مانده بودمو دوستت دارم هایی که هرگز خوانده نشد . . .
حالا نمی دانم کدام یک مقصر بودیم من یا او ؟ ! ؟
او لایق عشق بزرگ من نبود یا من او را خوب نشناخته بودم . . .
چه ساده از هم دور شدیم هـِـی خــــــُــدا ! ! !
~ کاشکی تو راه عشق غرور رو بزاریم کنار و صداقت را چاشنی دوست داشتن هامون کنیم

 

 نفس من امیر علی
 
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 15:58 :: نويسنده : امیر علی جووووووووون

 

دلت که گرفته باشد …

شادترین آهنگها روضه خوانی میکنند …

شلوغ ترین مکانها ، تنهاییت را به رخت میکشند …

و شادترین روزها برای تو غمگین ترین روزهاست …

دلت که گرفته باشد ، نغض میشود همه قانونها …

 نفس من امیر علی
 
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 15:53 :: نويسنده : امیر علی جووووووووون

 

ﻧﻪ ﺣﻮﺻﻠـــﻪ ﯼ ﺩﻭﺳـــﺖ ﺩﺍﺷﺘــﻦ ﺩﺍﺭﻡ
ﻧﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫـــــــﻢ ﮐﺴـﯽ ﺩﻭﺳﺘـــــــــﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻪ ﺑﺎﺷﺪ
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﺳـــــَــــﺮﺩﻡ
ﻣﺜـﻞ ﺩی
ﻣﺜـﻞ ﺑﻬﻤـــﻦ
ﻣﺜـﻞ ﺍﺳﻔﻨــــــﺪ
ﻣﺜـﻞ ﺯﻣﺴﺘــــــــﺎﻥ
ﺍﺣﺴــــــﺎﺳـﻢ ﯾـﺦ ﺯﺩﻩ
ﺁﺭﺯﻭﻫـــــــــﺎﯾـﻢ ﻗﻨﺪﯾــــﻞ ﺑﺴﺘــﻪ
ﺍﻣﯿــــــﺪﻡ ﺯﯾــﺮ ﺑﻬﻤــﻦ ِ ﺳــﺮﺩ ِ ﺍﺣﺴــﺎﺳﺎﺗﻢ ﺩﻓــــــــﻦ ﺷـﺪﻩ
ﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻣـــــﺪنی ﺩﻝ ﺧﻮﺷــﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺭﻓﺘـــــنی ﻏﻤﮕﯿــن
ﺍﯾـﻦ ﺭﻭﺯﻫـــﺎ ﭘــُﺮ ﺍﺯ ﺳﮑـــــــــﻮﺗـﻢ

 نفس من امیر علی
 
جمعه 23 اسفند 1392برچسب:, :: 15:46 :: نويسنده : امیر علی جووووووووون

اگر کسی تو را با تمام مهربانیت دوست نداشت …

دلگیر مباش که نه تو گناهکاری نه او ……!!!

آنگاه که مهر می ‌ورزی مهربانیت تو را

 

زیباترین معصوم دنیا می‌کند …

پس خود را گناهکار مبین……

من عیسی نامی را میشناسم که

ده بیمار را در یکروز شفا داد …

و تنها یکی سپاسش گفت !!!

من خدایی میشناسم که ابر رحمتش به زمین و زمان باریده …

یکی سپاسش می گوید و هزاران نفر کفر…. !!!

پس مپندار بهتر از آنچه عیسی و خدایش را سپاس گفتند …

از تو برای مهربانیت قدردانی میکنند !!!

خوبی دلیل جاودانگی تو خواهد شد …

پس به راهت ادامه بده !!!

 

 

 نفس من امیر علی