کلبه دل
دل نوشته
درباره وبلاگ


کلبه دل مان را در روز عشق از جنس عشق وامید ساخته ایم امیدواریم با نظرات خود کلبه دل بهترین کلبه شود.



آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 22
بازدید ماه : 311
بازدید کل : 101284
تعداد مطالب : 495
تعداد نظرات : 95
تعداد آنلاین : 1


Alternative content




Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه







آخرین مطالب
<-PostTitle->


 
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 14:12 :: نويسنده : فهیمه

به آنهایی که دوستشان دارید بی بهانه بگویید دوستت دارم

بگویید در این دنیای شلوغ سنجاقشان کرده اید به دلتان

بگویید گاهی فرصت با هم بودنمان کوتاه تر از عمر شکوفه هاست

شما بگویید ، حتی اگر نشنوند . . .

 نفس من امیر علی
 
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 11:43 :: نويسنده : فهیمه

 

راه که میروی عقب میمانم

نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم

میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم

میخواهم رد پایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد

تو فقط برای منی.........

 نفس من امیر علی
 
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 11:41 :: نويسنده : فهیمه

زندگي پر از سواله مي دونم

رسيدن به تو خياله مي دونم

تو ميگي يه روزي مال من ميشي

اما موندت محاله مي دونم

تو ميگي شبا دعامون مي کني

چشمه چات زلاله مي دونم

توي آسمون سرنوشت ما

ماه کامل مه لاله مي دونم

تو ميگي پرنده شيم بريم هوا

غصه ما دو تا باله مي دونم

چشم من پر از غم نبودنت

دل تو پر از ملاله مي دونم

طاقتم ديگه داره تموم ميشه

صبر تو رو به زواله مي دونم

آره مي ري و نمي پرسي که اين

دل عاشق در چه حاله مي دونم

 نفس من امیر علی
 
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 11:39 :: نويسنده : فهیمه

و حدس مي زنم شبي مرا جواب ميكني

و قصر کوچك دل مرا خراب ميكني

سر قرار عاشقي هميشه دير کرده اي

ولي براي رفتنت عجب شتاب ميكني

من از کنار پنجره تو را نگاه ميكنم

و تو به نامديگري مرا خطاب مي کني

چه ساده در ازاي يك نگاه پاك و ماندني

هزار مرتبه مرا ز خجلت آب ميكني

به خاطر تو من هميشه با همه غريبه ام

تو کمتر از غريبه اي مرا حساب ميكني

و کاش گفته بودي از همان نگاه اولت

که بعد من دوباره دوست انتخاب مي کني

 نفس من امیر علی
 
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 11:34 :: نويسنده : فهیمه

گاهی گمــان نمـی کنـی و مـی شـود
گاهی نـمـی شــود کــه نـمـی شــود
گاهی هـزار دوره دعـا بی اجـابت است
گاهی نگفته قـرعه به نام تـو مـی شود
گاهی گدای گدایی و بخت با تـو نیست
گاهی تمـام شهـر گـدای تـو مـی شود

 نفس من امیر علی
 
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 11:31 :: نويسنده : فهیمه
من از این پس به همه عشق جهان می خندم
 
من به هوسبازی این بی خبران می خندم
 
من از آن روز که دلدارم رفت
 
به غم و شادی این بی خبران می خندم
 نفس من امیر علی
 
جمعه 1 فروردين 1393برچسب:, :: 11:29 :: نويسنده : فهیمه
سینه ام یک دفتر تا خورده است
واژه هایش خیس و سرد و مرده است
من نمیگویم ولی انصاف نیست
دوریت گویی دلم را برده است …

 

 نفس من امیر علی
 
چهار شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, :: 10:17 :: نويسنده : فهیمه

طریق دوست داشتنی هر چیز این است که بدانی ممکن است آن را از دست بدهی . 

 نفس من امیر علی
 
چهار شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, :: 10:11 :: نويسنده : فهیمه

 

قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم

تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون

حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید 

چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست

دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود

سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در 

قلبتو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت) 

دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود

..آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم

 

 نفس من امیر علی
 
چهار شنبه 29 اسفند 1392برچسب:, :: 9:13 :: نويسنده : فهیمه

پرسيد به خاطر كي زنده هستي؟ با  اينكه دلم مي خواست با تمام وجودم داد بزنم "بخاطر تو" بهش 

 

گفتم به خاطر هيچ كس. 

 

پرسيد پس به خاطر چه  زنده هستي؟ با اينكه دلم فرياد ميزد "به خاطر تو"

 

 با يك بغض غمگين گفتم به خاطر هيچ چيز.

 

 ازش پرسيدم تو به خاطر چي زنده هستي؟ در حاليكه اشك تو چشمانش جمع شده بود

 

 گفت به خاطر كسي كه به خاطر هيچ زنده است

 نفس من امیر علی